دانش را احراز نکند، مگر کسی که درس خود را ادامه دهد . [امام علی علیه السلام]
معتکف کوی عشق...
ز بس بی تاب آن زلف پریشانم ، نمی دانم !
حبابم ، موج سرگردان طوفانم ؟ نمی دانم !!

حقیقت بود یا دور و تسلسل ، حلقه ی زلفت ؟؟
هزار و یک شب این افسانه می خوانم ، نمی دانم !

سراسر صرف شد عمرم همه محو نگاه تو ...
ولی از نحوه ی چشمت چه می دانم ؟؟ نمی دانم !

چو اشکی سرزده یک لحظه از چشم تو افتادم ...
چرا در خانه ی خود عین مهمانم ؟؟ نمی دانم !

ستاره می شمارم سالهای انتظارم را
هزار و سیصد و چندین و چندانم ؟؟ نمی دانم !!


نمی دانم ، بگو عشق تو از جانم چه می خواهد ؟؟
چه می خواهد بگو عشق تو از جانم ؟ نمی دانم ...

نمی دانم به غیر از این نمی دانم ، چه می دانم ؟
نمی دانم ، نمی دانم ، نمی دانم ، نمی دانم !

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط معتکف 86/12/15:: 5:57 صبح     |     () نظر